آذر منصوری:

چندصدایی داخلی در عرصه سیاست خارجی ارسال پالس پریشانی سیاسی به جامعه بین الملل است

چندصدایی داخلی در عرصه سیاست خارجی ارسال پالس پریشانی سیاسی به جامعه بین الملل است

به گزارش محفل، یک فعال سیاسی اصلاح طلب اظهار داشت: «پلیس خوب-پلیس بد» در موارد خاص و کنترل شده می تواند مؤثر باشد. اما در عمل، وقتی چندصدایی به شکل غیرکنترل شده، علنی و متضاد در رسانه ها و مجامع بین المللی مطرح می شود، نه تنها به نفع دیپلماسی نیست، بلکه دست وزارت خارجه را هم می بندد. طرف های مذاکره وقتی می بینند دولت و مجلس یا دیگر نهادها مواضع متضادی دارند، اعتماد خویش را به انسجام تصمیم گیری در ایران از دست می دهند و حاضر به توافق با تیم دیپلماسی نمی شوند؛ چون تردید دارند که آیا توافق اجرا خواهد شد یا نه.



کیاوش حافظی: این روزها شاهد دو صدای متناقض در مورد پرونده هسته ای و مکانیسم ماشه هستیم. دولت و وزارت خارجه بر دیپلماسی برای حل بحران تاکید دارند؛ وزیر خارجه در شورای امنیت و رئیس جمهوری در مصاحبه با فاکس نیوز از پایبندی به NPT و همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی سخن گفته اند.

اما نمایندگان مجلس به ویژه نمایندگان نزدیک به سعید جلیلی، طرح هایی برای خروج از NPT و حتی درخواست ساخت سلاح هسته ای، داشته اند.

به این دو نوع صدا چطور می توان نگاه کرد؟ آیا نمایندگان می خواهند خودرا «پلیس بد» نشان دهند؟

خبرآنلاین در این خصوص با آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات گفتگو کرده است.

این فعال سیاسی اصلاح طلب اعتقاد دارد که بازی «پلیس خوب – پلیس بد» در موارد خاص و کنترل شده می تواند مؤثر باشد؛ در صورتیکه در وضعیت کنونی چنین وضعیتی نیست.

مشروح گفتگوی خبرآنلاین با این فعال سیاسی را در ادامه بخوانید؛

*****

* خانم منصوری! امروز در ارتباط با پرونده هسته ای و مکانیسم ماشه دو نوع صدا شنیده می شود. برعکس رویکرد تعاملی دولت و وزارت خارجه، نمایندگان مجلس طرح هایی مثل خروج از NPT و تقاضا برای ساخت سلاح هسته ای را دنبال می کنند. تلقی شما از وجود دو نوع صدا از داخل چیست؟ آیا آنرا مفید می دانید؟

تضاد علنی و مکرر در مواضع نهادهای مختلف حاکمیتی و در تریبون های رسمی حکومتی مانند نمازهای جمعه درباره ی مسایل حساسی مانند پرونده هسته ای، خصوصاً زمانیکه این تضادها در سطح رسانه ای و بین المللی مطرح می شوند، قابل تفسیر به صورتی ناتوانی یا ضعف در نظام حکمرانی کلان کشور است.

در هر نظام سیاسی کارآمد، تصمیم گیری در حوزه هایی مثل امنیت ملی، سیاست خارجی و برنامه هسته ای باید مبتنی بر هماهنگی درون حاکمیتی، انسجام نهادی و وحدت پیام باشد. آن چه در ایران، در این ایام مشاهده می شود دولت و دستگاه دیپلماسی از یک سو بر تعامل، پایبندی به معاهدات بین المللی و نفی ساخت سلاح هسته ای تاکید می کنند، و از طرفی قسمتی از مجلس یا جریان های دیگر، صراحتاً از خروج از NPT و حتی آمادگی برای ساخت بمب هسته ای سخن می گویند.

این تضاد، بالاتر از آن که یک تنوع سالم دیدگاه باشد، به صورتی ‌پریشانی در ساختار تصمیم سازی و نبود سازوکار حل اختلاف مؤثر درون نظام سیاسی است.
ناتوانی در یک صداسازی در مسایل کلیدی کشور سبب خدشه به مشروعیت کشور در آژانس بین المللی انرژی و تضعیف سرمایه اجتماعی می شود
ناتوانی در یک صداسازی در مسایل کلیدی کشور، نتایج گوناگونی دارد؛ همچون تضعیف قدرت چانه زنی دیپلماتیک، افزایش فشارهای بین المللی، فراهم شدن زمینه اجماع جهانی ضد ایران، و حتی صدمه به مشروعیت حقوقی در نهادهایی چون آژانس بین المللی انرژی اتمی. اما در بعد داخلی هم این وضعیت، بازتابی از بی اعتمادی یا شکاف میان نهادهای تصمیم گیر است. وقتی نهادهای رسمی، برعکس دولت، بدون هماهنگی مواضع متضاد را به رسانه ها می کشانند، این تلقی در جامعه تقویت می شود که حاکمیت، فاقد توان یا اراده کافی برای حل مسایل اساسی کشور است.

همچنین، نگاه جناحی و سیاسی به مسایل ملی، مانند مبحث هسته ای، سبب می شود که برخی بازیگران سیاسی، منافع ملی را قربانی اهداف کوتاه مدت خود کنند. در چنین فضایی، اولویت های واقعی کشور نادیده گرفته می شود و انسجام ملی خدشه دار می شود. سرانجام، استمرار این وضعیت می تواند منجر به بی اعتمادی عمومی، تضعیف سرمایه اجتماعی و کاهش کار آمدی نظام در مدیریت بحران ها شود. این رویه منافع ملی ایران را در معرض مخاطره قرار می دهد.
روش کنونی بازی «پلیس خوب-پلیس بد» نیست که موثر باشد؛ در عوض دست وزارت خارجه را می بندد
* آیا این صداهای متفاوت می تواند دست وزارت خارجه را در دیپلماسی باز کند؟

در نگاه اول امکان دارد تصور شود که وجود صداهای متفاوت در داخل کشور می تواند به عنوان یک ابزار تاکتیکی در اختیار دستگاه دیپلماسی قرار گیرد؛ به این معنا که وزارت خارجه با تاکید بر چهره معتدل تر خود، طرف مقابل را ترغیب به امتیازدهی کند تا از قدرت گیری صداهای تندتر در داخل جلوگیری شود. این تکنیک که گاهی در دیپلماسی با عنوان بازی« پلیس خوب-پلیس بد» شناخته می شود، در موارد خاص و کنترل شده می تواند مؤثر باشد.

اما در عمل، وقتی این چندصدایی بصورت غیرکنترل شده، علنی و متضاد در رسانه ها و مجامع بین المللی مطرح می شود، نه تنها به نفع دیپلماسی نیست، بلکه دست وزارت خارجه را هم می بندد. طرف های مذاکره وقتی می بینند دولت و مجلس یا دیگر نهادها مواضع متضادی دارند، اعتماد خودرا به انسجام تصمیم گیری در ایران از دست می دهند و حاضر به توافق با تیم دیپلماسی نمی شوند؛ چون تردید دارند که آیا توافق اجرا خواهد شد یا نه.

بنابراین، صداهای متفاوت فقط در صورت هدایت شده و هدفمند بودن می تواند ابزار دیپلماتیک باشد؛ در غیر این صورت، بیشتر مانع دیپلماسی است تا کمک به آن.

ریشه های چندصدایی در پرونده هسته ای
 * این صداهای مخالف از کجا ناشی می شود؟

صدای مخالف با دولت در مسایل کلان مانند پرونده هسته ای ناشی از مجموعه ای از عوامل پیچیده است که فراتر از اختلاف نظرهای فنی و کارشناسی است. این مخالفت ها ریشه در تفاوت نگاههای ایدئولوژیک، رقابتهای سیاسی، ساختار پراکنده قدرت و تعارض منافع نهادی دارد. قسمتی از جریان های سیاسی، خصوصاً در بین نمایندگان مجلس یا گروههای تندرو، نگاه بدبینانه ای به مذاکرات و تعامل با غرب دارند و اعتقاد دارند سازش با غرب نشانه ضعف است، بدین سبب با هر گونه نرمش مخالفت می کنند. از طرفی، رقابتهای جناحی سبب می شود برخی نهادها و گروه ها برای کسب نفوذ سیاسی یا فشار بر دولت، مواضع متفاوتی را بصورت علنی بیان کنند.

صدای مخالف با دولت در مسایل کلان مانند پرونده هسته ای ناشی از مجموعه ای از عوامل پیچیده است که فراتر از اختلاف نظرهای فنی و کارشناسی است. این مخالفت ها ریشه در تفاوت نگاههای ایدئولوژیک، رقابتهای سیاسی، ساختار پراکنده قدرت و تعارض منافع نهادی دارد. قسمتی از جریان های سیاسی، خصوصاً در بین نمایندگان مجلس یا گروههای تندرو، نگاه بدبینانه ای به مذاکرات و تعامل با غرب دارند و اعتقاد دارند سازش با غرب نشانه ضعف است، بدین سبب با هر گونه نرمش مخالفت می کنند. از طرفی، رقابتهای جناحی سبب می شود برخی نهادها و گروه ها برای کسب نفوذ سیاسی یا فشار بر دولت، مواضع متفاوتی را بصورت علنی بیان کنند.
صدای مخالف با دولت تلفیقی از رقابت سیاسی، تضاد ایدئولوژیک، ضعف سازوکارهای هماهنگی و تعارض منافع نهادی است
ساختار قدرت در ایران بگونه ای است که نهادهای مختلف مثل دولت، مجلس، دولت و شورای عالی امنیت ملی هرکدام سهمی در تصمیم گیری دارند و نبود هماهنگی مؤثر میان این نهادها باعث بروز اختلافات علنی می شود. در کنار این عوامل، تعارض منافع نقش بسیار مهمی ایفا می کند؛ برخی نهادها و جریان ها که در صنایع دفاعی و هسته ای فعال می باشند، با تاکید بر تقویت برنامه هسته ای بدنبال افزایش بودجه و قدرت خود هستند، در صورتیکه دولت برای کاهش تحریمها و بهبود روابط خارجی تلاش می کند. همچنین، برخی گروه ها امکان دارد از تحریمها یا شرایط خاص اقتصادی منتفع شوند و علاقه ای به کاهش فشارهای بین المللی نداشته باشند. این تضاد منافع سبب می شود نهادها بجای هم افزایی، بیشتر در مقابل هم عمل کنند و انسجام موردنیاز برای سیاستگذاری کلان شکل نگیرد.

در نتیجه، صدای مخالف با دولت را میتوان تلفیقی از رقابت سیاسی، تضاد ایدئولوژیک، ضعف سازوکارهای هماهنگی و تعارض منافع نهادی دانست که هم به انسجام ملی صدمه می زند و هم قدرت دولت را در زمینه دیپلماسی محدود می کند.
از پیام به خارج تا فشار بر داخل؛ اهداف پنهان پشت مواضع متضاد
* آیا مخالفان دولت که این صداهای متعارض را بیان می کنند آگاهانه و حساب شده چنین درخواست هایی را مطرح می کنند؟

این مبحث پیچیده است و نمی توان بصورت قطعی درباره ی نیت همه مخالفان دولت قضاوت کرد، اما میتوان چند نکته مهم را درنظر گرفت. تعدادی از مخالفان امکان دارد واقعا با باور و اعتقاد به لزوم مواضع تندتر و سخت گیرانه تر نسبت به پرونده هسته ای این درخواست ها را مطرح کنند و معتقد باشند که تنها راه حفظ منافع ملی، مقاومت قاطع و حتی تهدید به ساخت سلاح هسته ای است. برای این دسته، اظهارات شان به طور عمده ناشی از یک دیدگاه ایدئولوژیک و راهبردی است که می خواهند پیام قاطعی به طرف های خارجی بدهند.

اما با این حال، قسمتی از این صداها امکان دارد با محاسبه سیاسی و بصورت حساب شده برای اهداف داخلی و رقابتهای جناحی مطرح شوند. یعنی برخی جریان ها از پرونده هسته ای به عنوان ابزاری برای تضعیف دولت، افزایش محبوبیت یا نفوذ خود استفاده می نمایند. در این حالت، این درخواست ها بیشتر یک بازی سیاسی است تا یک موضع اصولی و راهبردی.

همچنین، در بعضی موارد امکان دارد این اظهارات به سبب نبود هماهنگی و ضعف در ساختارهای تصمیم گیری، بدون هماهنگی کامل با کل نظام مطرح شود و بیشتر حاصل اختلافات درون حاکمیتی باشد تا یک نقشه حساب شده.

از طرفی بحث مهم تعارض منافع را نمی توان از نظر دور داشت.

بنابراین، میتوان اظهار داشت که در بین مخالفان، هم کسانی هستند که آگاهانه و حساب شده چنین مواضعی را دنبال می کنند و هم کسانیکه تحت تاثیر عوامل دیگر یا رقابتهای داخلی، بدون بررسی کامل پیامدها، این صداها را بلند می کنند. به همین دلیل، این تضادها بسادگی قابل رفع نیست و نیازمند مدیریت دقیق و هماهنگی بیشتر درون نظام است.
تجربه دولت سیزدهم نشان داد که حاکمیت یکدست لزوماً به کار آمدی منجر نمی شود
* گفته شده است که در دولت سیزدهم هم مذاکرات احیای برجام در دستور کار قرار داشت، فکر می کنید اگر یک دولت همسو مثل دولت آقای رئیسی ادامه پیدا می کرد، در این شرایط چه نگاهی پیش می گرفت؟

بسیاری آنرا نتیجه ی تشکیل یک حاکمیت یکدست می دانستند؛ وضعیتی که در آن قوای سه گانه، نهادهای نظامی، رسانه های رسمی و نهادهای بالادستی، همگی کم وبیش در یک راستا و با کمترین تضاد سیاسی عمل می کردند. تصور اولیه این بود که این یکدستی، می تواند به انسجام در تصمیم گیری، کاهش تنش های درونی، و پیشبرد مؤثرتر سیاستها منجر شود، خصوصاً در موضوعات حساسی مانند پرونده هسته ای و احیای برجام. اما تجربه دولت سیزدهم نشان داد که حاکمیت یکدست لزوماً به کار آمدی منجر نمی شود.
حاکمیت یکدست، اگر فاقد برنامه و توان اجرائی باشد مسئولیت گریزی را تشدید می کند
دولت رئیسی مذاکرات احیای برجام را ادامه داد، اما با تاخیرهای مکرر، مطالبات حداکثری، و نداشتن ابتکار عمل مؤثر، عملا فرصت های مهم دیپلماتیک را از دست داد. برعکس انتظار، همین دولتِ هم جهت با نهادهای قدرت، نتوانست صدای واحدی در پرونده هسته ای عرضه دهد؛ صدای مجلس، برخی نهادهای نظامی و رسانه های تندرو بارها برعکس مسیر دیپلماسی حرکت کرد و فضای تصمیم گیری را متشنج ساخت. این نشان میدهد که حتی در حاکمیتی هم راستا، تعارض منافع، فقدان راهبرد مشخص و نبود مهارت حکمرانی، مانع از حل مسایل کلان می شود.

از سوی دیگر، تمرکز بیش از اندازه بر «خنثی سازی تحریم ها» بجای حل ریشه ای آن، نه تنها نتیجه ای نداشت، بلکه به تعمیق بحران اقتصادی، کاهش سرمایه اجتماعی، و ناامیدی مردم از گشایش در سیاست خارجی انجامید. سرانجام، دولت سیزدهم نشان داد که حاکمیت یکدست، اگر فاقد برنامه دقیق، رویکرد واقع گرایانه و توان اجرائی باشد، نه تنها مشکلی را حل نمی کند، بلکه ناکارآمدی را پنهان و مسئولیت گریزی را تشدید می کند.

* فکر می کنید با حضور یک دولت همسو، این دسته از نمایندگان باز هم چنین طرح هایی پیشنهاد می دادند؟

بله. اما به سبب همسویی با دولت مداخلاتشان بمراتب کمتر بود.


منبع:

1404/07/09
10:28:54
5.0 / 5
14
تگهای خبر: اقتصاد , پرونده , حكم , دولت
این مطلب محفل را می پسندید؟
(1)
(0)
X

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۱ بعلاوه ۱
پربیننده ترین ها

پربحث ترین ها

جدیدترین ها

محفل