در اولین روز از ماه مبارك رمضان ۱۴۴۴

رهبر انقلاب: تلاوت قرآن را به قصد تاثیرگذاری در طرف مقابل انجام دهید

رهبر انقلاب: تلاوت قرآن را به قصد تاثیرگذاری در طرف مقابل انجام دهید

محفل: محفل: رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز در نخستین روز ماه مبارک رمضان و در محفل نورانی انس با قرآن که با حضور شماری از قاریان و اساتید ممتاز و فعالان قرآنی برگزار شد، آمیخته شدن مجالس تلاوت قرآن با ترجمه و تفسیر آیات را برای انتقال مفاهیم و مضامین قرآنی به مستعمین و اثرگذاری بر آنها، ضروری خواندند و متخصصان و فعالان قرآنی را به کوشش برای یافتن شیوه های این مسئله مهم فراخواندند.


به گزارش محفل به نقل از ایسنا، متن کامل بیانات رهبر معظم انقلاب در محفل انس با قرآن کریم به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

امروز بسیار جلسه ی شیرین و مطلوبی بود برای ما. حقیقتاً حالا امروز شما با حضور خودتان، با برنامه های جذّاب و زیبای خودتان ماه رمضان را که طلیعه بخشیدید، سال را هم برای ما با این شروع زیبا و شیرین، شیرین کردید؛ خیلی ممنون. برنامه هایی که اجرا شد خیلی خوب بود؛ آقای یراقبافان(۲) هم که مثل همیشه مشغول یراقبافی زرّین [بودند]؛ خدا ان شاء الله ایشان را حفظ کند.

بنده رادیو تلاوت را و برنامه های قرآنی تلویزیون را تا حدودی گوش میکنم. هر وقت یک تلاوتی را می شنوم که به نظرم جذّاب و پخته و برجسته می آید، از ته دل خدا را شکر میکنم؛ و بحمدالله این زیاد اتّفاق می افتد؛ یعنی ما امروز قاریان برجسته و خوش خوان و صحیح خوان و آشنا با شیوه های خوب تلاوت در کشور زیاد داریم. واقعاً انسان همینطور یکی بعد از دیگری مشاهده میکند. باید خدا را شکر نماییم. اگر بخواهیم با پیش از انقلاب مقایسه نماییم که اصلاً قابل قیاس نیست. پیش از انقلاب در همه ی مشهد که همان روز هم یکی از مراکز مهمّ بطورمثال تلاوت و قرائت و مانند اینها محسوب میشد، شاید آن تلاوتگری که میتوانست قرآن را صحیح و خوب بخواند، دو نفر یا حدّاکثر سه نفر بیشتر نبودند. حالا آن استادهای پیرمرد را کاری ندارم. آنهایی که در جلسات ماها شرکت میکردند و میدیدیم آنها را، بطورمثال فرض کنید آقای فاطمی، آقای مختاری، همین دو سه نفر بیشتر نبودند؛ [امّا] امروز قابل شمارش نیست. از بس بحمدالله تلاوتگران قرآن در همه جای کشور در سرتاسر کشور [زیادند].
خب دیدید این جوان بوشهری(۳) را که من یادم آمد، آن سال هم که اینجا خواندند، شرح دادند که [از] روستایی هستند که همه ی آنها مشغول کار قرآنی هستند. یک روستایی است که مرکز قرآن است. اینها را خب مشاهده [میکنید] و از این قبیل در سراسر کشور بحمدالله زیاد است، و جای شکرگزاری است. دوستان به من گزارش دادند که رشد قرآن در جامعه از همه ی فاکتور های رشد در کشور بالاتر است؛ این خیلی مایه ی خرسندی و شادمانی است.

یک جمله عرض بکنم به جهت اینکه قدر قاری و تلاوتگر برای همه ی ماها و برای خودشان هم روشن بشود، قاری و تلاوت کننده ی قرآن، رساننده ی پیام خدای متعال به مستمعین است. یعنی شما که اینجا می نشینید تلاوت میکنید، دارید رسالتی انجام میدهید، دارید پیام آوری ای انجام میدهید، و پیام خدا را به دلهای ما میرسانید؛ این خیلی مقام والا و برجسته ای است، این افتخار بسیار بزرگی است. به جهت اینکه این پیام را خوب منتقل کنید، ابزارهایی لازم است که یکی اش صدای خوب است، یکی اش شگردهای اثرگذاری است، مثل لحن و برخی از خصوصیّات دیگری که حالا بعضی را بعداً یک اشاره ی مختصری میکنم. و من میبینم برخی از قرّاء عزیزِ ما، که من از رادیوی تلاوت صدایشان را می شنوم، با این نکات کاملاً آشنایند و آنها را به کار میبرند، از آنها استفاده میکنند و اثرگذاری تلاوتشان چند برابر میشود.

استماع قرآن یک کار واجب و لازمی است؛ حالا یا با تلاوت قرآن برای خود یا استماع قرآن از دیگری؛ [به هر حال] این یک کار لازمی است. اوّلاً لازمه ی ایمان به وحی است؛ اَلَّذینَ آتَیناهُمُ الکِتابَ یَتلونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ اُولئِکَ یُؤمِنونَ بِه ؛(۴) اینهایی که قرآن را تلاوت میکنند [با رعایت] حقّ تلاوت، اینها ایمان دارند؛ پس تلاوت قرآن لازمه ی ایمان است. یا [میفرماید: ] «اَ فَلا یَتَدَبَّرونَ القُرآن»؛(۵) خب تدبّر کِی حاصل میشود؟ آن وقتی که شما تلاوت کنید یا استماع کنید؛ در این صورت. ازاین رو استماع قرآن یک امر تفنّنی نیست. بنده همیشه به دوستان مختلف، از مسئولین و غیر مسئولین، جوانها، [در مواقعی] که پیش می آید و راجع به قرآن صحبت میکنیم، میگویم شما هر روز حتما قرآن بخوانید. حالا نمیگویم روزی بطورمثال فرض کنید نیم جزء یا یک حزب بخوانید؛ [حتّی] روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در طول سال روزی نباشد که شما قرآن را باز نکنید و قرآن را تلاوت نکنید. خب، این استماع قرآن اوّلاً وظیفه است به خاطر ایمان، ثانیاً زمینه ساز رحمت الهی است؛ که میفرماید: وَ اِذا قُرِئَ القُرآنُ فَاستَمِعوا لَهُ وَ اَنصِتوا لَعَلَّکُم تُرحَمون؛(۶) یعنی شنیدن قرآن و استماع قرآن، زمینه ساز رحمت الهی است؛ دیگر چه بهتر از این! این یکی از مهم ترین عواملی است که میتواند انسان را با رحمت الهی آشنا کند.

تلاوت را باید با تدبّر انجام داد. البتّه مشکل مردم عزیز ما اینست که با زبان قرآن آشنایی درستی ندارند. در کشورهای عربی، که شما ملاحظه میکنید مردم معمولی که نشسته اند برای نماز، بطورمثال در مسجد امام حسین (علیه السّلام)(۷) یا جاهای دیگر، که قرّاء قبل از نماز قرآن میخوانند، مردم مستقیم میفهمند مراد را، یعنی همان ظاهر قرآن را؛ که البتّه «ظاهِرُهُ اَنیقٌ وَ باطِنُهُ عَمیق »؛(۸) باطن عمیقی دارد که امکان دارد بیشترِ آن در اختیار آحاد مردم نباشد و بیشتر نیاز به تفسیر و توضیح اهلش داشته باشد، لکن همین ظاهر قرآن برای همه استفاده دارد؛ از همین ظواهر هم همه میتوانند استفاده کنند؛ مشکل ما اینجا است؛ این را باید یک جوری حل نماییم.

حالا من اینجا یادداشت کرده ام که یکی از کارهای مهم اینست که ما بتوانیم تلاوت قرآن را بیامیزیم به ترجمه ی تفسیری، نه ترجمه ی صِرفِ مدلول کلمات؛ یک ترجمه ی تفسیری که برخی از ترجمه هایی که امروز رائج است و در دست مردم است، همین خصوصیّت را دارند که یک نکاتی را در آنجا توجّه داده اند. تفسیرهای خیلی خوب و روانی هم امروز خوشبختانه وجود دارد؛ یعنی ما امروز از لحاظ کتاب، از لحاظ ترجمه ی قرآن، از لحاظ تفسیر مشکلی نداریم؛ بحمدالله زیاد در اختیار هست؛ همین تفسیر نمونه، تفسیرهای دیگری که وجود دارد، تفاسیر زیادی از این قبیل هست. یک شکلی و یک روشی باید پیدا کنید؛ این را بایستی متخصّصین کار قرآن و کسانی که سرگرم این مسائلند، یک راهی پیدا کنند که ما بتوانیم در محافل قرآنی که تلاوت قرآن میشود، به نحوی ترجمه را هم وارد نماییم.

البتّه الان یک کار کوچکی در رادیو تلاوت دارد میشود که من خوشم می آید: پیش از آنکه تلاوت را پخش کنند، آن مجری از روی همین تفاسیر متداولی که وجود دارد، مجملی از مضمون یک یا دو آیه از آیاتی را که بنا است این قاری بخواند بیان میکند؛ خیلی خوب است؛ این خیلی خوب است. حالا ولو بطورمثال قاری امکان دارد بیست آیه، سی آیه بخواند، این [مجری] یک آیه، دو آیه را بیان میکند امّا همان اندازه هم مغتنم است. این کاری است که الان در رادیو تلاوت انجام میگیرد. شبیه این را پیش از انقلاب بنده در جلساتی که درباره ی ی مسائل قرآنی صحبت میکردم [انجام میدادم]. این جوری بود که من شرح مفصّلی را ــ بطورمثال به قدر شاید یک ساعت ــ درباره ی ی یک موضوعی بحث میکردم؛ آیات آن موضوع را برگزیده بودیم. پس از صحبت من، یک نفر از قرّاء، همین دوستانی که مشهد بودند ــ قاریانی که بعضی شان بحمدالله در قید حیاتند، بعضی هم به رحمت خدا رفته اند ــ اینها می آمدند می نشستند؛ من میگفتم [دیگران] قرآن را در مجالس مقدّمه ی سخنرانی قرار میدهند، من سخنرانی ام را مقدّمه ی قرآن قرار میدهم؛ سخنرانی میکردم ــ من ایستاده سخنرانی میکردم ــ بعد آنجا صندلی بود، منبر بود، قاری می آمد روی آن منبر می نشست و تلاوت قرآن میکرد؛ ما آن زمان این کار را میکردیم، حالا نمیدانم چقدر در این جلسات این جور کارها امکان دارد. به هر حال روشی باید برگزید. این کار شاید به عهده ی همین مجموعه های قرآنی باشد که ببینند چه کار میشود کرد که وقتی شما تلاوت میکنید، مردم بتوانند مضامین را، مفاهیم را همان جور به دست بیاورند و بفهمند.

یکی از کارهای خیلی خوب، رواج تلاوت و استماع قرآن در همه ی مساجد است. برخی از مساجد این جور است که در آن تلاوت میشود. عرض من اینست که اگر بتوانیم، هر مسجدی را یک پایگاه قرآن قرار بدهیم؛ یعنی از یک قاری، دو قاری دعوت کنند ــ الحمدلله قاری که خب زیاد است ــ پیش از نماز بیایند آنجا؛ حالا اگر میشود، هر روز این کار را بکنند، که خب یک قدری مشکل است، لااقل هفته ای یک دفعه یک قاری، یک تلاوتگر قرآن بیاید در مسجد و بنشیند و قرآن بخواند، مردم گوش کنند؛حالا احیاناً یا خود او، یا یک نفر در کنار او تفسیر و ترجمه ی تفسیریِ کوتاه و مختصری را هم برای فهم مردم بیان کنند. به نظر من اینها خوب است.

یک مقداری بایستی به مسائل در ارتباط با قرآن اهتمام ورزید. قرآن کتاب زندگی است، کتاب حکمت است، کتاب درس است؛ دیگر در این حوزه ما زیاد صحبت کرده ایم، نمیخواهم آنچه را گفته ایم مجدّداً تکرار کنم. قرآن برای همه ی بخشهای زندگی درس دارد. هر صفحه ای از قرآن را که شما نگاه کنید، وقتی دقّت نماییم، تدبّر نماییم، در هر صفحه ی قرآن انسان میتواند ده ها نکته ی اساسی به منظور زندگی پیدا کند. اینها مسائل مهمّی است. نه فقط مسائل در ارتباط با عالم آخرت ــ که آنها در قرآن خیلی سنگین و پُررنگ و قوی است ــ حتّی مسائل در ارتباط با زندگی شخصی ما، زندگی خانوادگی ما، مسئله ی حکومت ما، مسئله ی ارتباطات بین المللی ما، نسبت به همه ی اینها و برای همه ی اینها در قرآن حکمت هست، تدبیر هست. خب بایستی ما از این استفاده نماییم، از قرآن استفاده نماییم.

بحمدالله جامعه ی قرآنی امروز وسیع است. یک روزی بود این حرفها را میزدیم، هیچ زیرساختی برایش وجود نداشت؛ آن روز یک تعداد کمی با قرآن مأنوس بودند و کسانی هم که بطورمثال برای مردم نصیحت و صحبت میکردند، در بسیاری از بیانات و مانند اینها از قرآن خیلی استفاده نمیشد. امروز بحمدالله زیرساخت خیلی فراوان است؛ قاری قرآن زیاد داریم، حافظ قرآن زیاد داریم، تلاوتگر قرآن زیاد داریم، مستمعین و علاقه مندان به قرآن زیاد داریم؛ در مجالس قرآنی شرکت میکنند، انسان میبیند. بنابراین، بایستی روی مسئله ی تلاوت قرآن، روی مسئله ی آشنایی با قرآن و با مفاهیم قرآن، هر چه امکان دارد کار نماییم، و بیشتر کار کنیم؛ این مسئله، مسئله ی مهمّی است.

چند نکته برای تلاوتگران عرض میکنم؛ به شما که حالا تلاوت میکنید و مردم استفاده میکنند و این شأن بزرگ را خدای متعال به شما داده، این توفیق بزرگ را پیدا کرده اید که میتوانید آورنده ی رسالت الهی به مردم باشید و دلهای ما را مخاطب خودتان قرار بدهید، چند نکته را من عرض بکنم. تلاوت باید برای اثرگذاری بر مخاطب باشد که البتّه این شگردهایی دارد که من برخی از آنها را بعداً عرض میکنم؛ البتّه اغلب شماها هم آشنا هستید؛ «اثرگذاری بر مخاطب»؛ یعنی شما تلاوت را که شروع میکنید، نیّتتان باید این باشد که این تلاوتِ شما در مخاطبِ شما اثر بگذارد. ما دو جور تلاوت داریم: یک جور آن تلاوتی که هدفش اثرگذاری است، یک جور آن تلاوتی که هدفش آوازخوانی است. تعجّب میکنید؟ تعجّب نکنید. حالا شماها الحمدلله چون خودتان همه خوب و پاک و دارای نیّت صادق هستید، امکان دارد برایتان تعجّب آور باشد؛ امّا نه، کسی که با این قرّاء بیرونی ــ خارج از کشور ما؛ اسم کشور را نمی آورم ــ آشنا باشد، میبیند؛ بعضی هایشان هستند که وقتی تلاوت میکنند، گویی اصلاً غرضشان اینست که لحنها و شیوه ها را مدام به رخ مستمع بکشند! مستمع هم حرفه ای است، یک عدّه مستمع حرفه ای دارند؛ این هیاهوها که می شنوید ــ های وهوی، فریاد میزنند، آدم هم نمیفهمد چه میگویند! ــ اینها همان حرفه ای هایند؛ غالباً اینها دنبال این [هستند]. در اجتماعات عمومی که می بینید مردم فریاد میکشند، «الله» میگویند، گاهی گریه میکنند، آن تأثیرگذاری است؛ امّا در این مجالس خاصّی که پیدا است بطورمثال بیست نفر، پنجاه نفر یا صد نفر هستند که دُوروبَر قاری را گرفته اند، سر و صدا میکنند، هیاهو میکنند، اینها از آن موسیقی زیبا و فعّالی که او به کار برده لذّت میبرند؛ شاید اصلاً توجّه به معانی هم نداشته باشند. خود آن قاری هم همین جور است.

من یک مثال بزنم. البتّه دلم نمیخواهد اسم بیاورم؛ یک قاری خیلی خوش خوان و خوش صدایی، بطورمثال فرض کنید محمّد عمران ــ حالا اسم آوردیم ــ خیلی خوش صدا است، در موسیقی هم مسلّط است؛ شنیدم که میگفتند مسلّط ترین آدم در موسیقی های عربی است. او قرآن میخواند؛ سوره ی یوسف [را چنین خوانده: ] «بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ * الر» بعد «تِلکَ آیاتُ الکِتابِ المُبین». چند آیه که میخواند، برمیگردد [دوباره میخواند: ] «بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ * الر»؛ دنباله اش را نمیخواند. بعد باردیگر «بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ * الر». من شمردم در این چند دقیقه ی اوّل شاید حدود هشت نُه مرتبه اظهار داشت: بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ * الر؛ خب چرا؟ تکرار آیات خیلی خوب است. وَ مَن اَحسَنُ قَولاً مِمَّن دَعا اِلَی الله ؛(۹) این را بطورمثال فرض کنید قاری میخواند، [تکرارش هم] خیلی خوب [است]؛ همین آیات اوّلی که آقای فردی خواند. من منتظر بودم ایشان آن دو سه آیه ی اوّل را تکرار کند. اینها تکرارکردنی است؛ تکرار اینها یک جاهایی خیلی خوب است و واجب و لازم است، یعنی تکرارش همینطور تأثیرگذار است؛ امّا [تکرار] «بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ * الر» چه فایده ای دارد؟ چه تأثیری در مخاطب دارد؟ جز این که [نشان بدهد] شیوه های مختلف خواندن را ــ شیوه های موسیقایی را ــ او دارد عمل میکند؛ آنها هم گوش میکنند. این خواندن، این تلاوت، تلاوت مطلوب نیست؛ تلاوت باید برای اثرگذاری باشد. البتّه اثرگذاری در درجه ی اوّل به خود آن خواننده مربوط میشود. آن خواننده اگر چنانچه خودش از تلاوتش متأثّر باشد ــ که انسان میبیند برخی از خواننده های مصری حقیقتاً خودشان از آن تلاوتشان متأثّرند ــ اثرش طبعاً زیادتر است؛ شگردهایی هم دارد که من حالا بعضی را عرض میکنم. [البتّه] غرضی دارم؛ نه این که بخواهم آن شگرد را به شما یاد بدهم؛ شما خودتان بهتر از من بلدید؛ مقصودی دارم از این کار.

یکی از شگردها استفاده ی از اختلاف قرائت است. اختلاف قرائت را بعضی ها [فقط] برای خودنمایی میخوانند، یعنی واقعاً هیچ فایده ای ندارد؛ قرائتهای شاذ و ضعیف، قرائتهای مهجور. گاهی اوقات یک آیه را بطورمثال فرض کنید که در پنج شش قرائت به شکل مختلف تکرار میکنند، هیچ فایده ای هم ندارد. این جور اختلاف قرائت خواندن خیلی مطلوب نمی باشد، بنده هیچ سفارش نمیکنم؛ با این که برخی از اختلاف قرائتها خیلی خوب است، که حالا من نمونه هایی اش را عرض میکنم. برخی از اختلاف قرائتها خیلی خوب است، امّا یک جاهایی هست که اختلاف قرائت ــ که سبب تکرار میشود ــ هیچ فایده ای برای اثرگذاری ندارد؛ هیچ؛ گاهی اوقات حتّی یک مقداری ذهن را دور هم میکند، متوجّه یک چیزهای دیگر میکند؛ امّا یک جاهایی خیلی خوب است. من دو سه نمونه را ذکر بکنم: یکی این تلاوت عبدالباسط است در سوره ی یوسف، هَیتَ لَک، که همینطور پشت سر هم تکرار میکند، یعنی منتظر نمیماند که آیه را تمام کند بعد تکرار کند. وَ قالَت هَیتَ لَک، وَ قالَت هِئتَ لَک، وَ قالَت هِئتُ لَک؛ (۱۰) همینطور مدام تکرار میکند. او میخواهد اهمّیّت موقعیّت را نشان بدهد؛ اهمّیّت را میخواهد نشان بدهد. اگر همین طوری بخواند و عبور کند، یک چنین موقعیّت مهمّی مورد توجّه مستمع قرار نمیگیرد. یک جوانی در یک اتاق خلوتی و یک زنِ آن چنانی ای با این اصرار متوجّه او است و او امتناع میکند. این اهمّیّت این مسئله است؛ یعنی میخواهد موقعیّت را آن چنان مشخّص کند در ذهن مخاطب که کأنّه دارد در مقابل چشم او اتّفاق می افتد، لذاست که تکرار میکند. این جور تکرار هم در تلاوتهای قرّاء خوب برجسته ی عرب کم است که همینطور بلافاصله پشت سر هم تکرار کند. این یک نمونه است. اینها خوب است؛ اینها را اگر چنانچه دوستان تمرین کنند و این جور عمل کنند و اگر چنانچه بطورمثال یک جایی اختلاف قرائتی وجود دارد، این را بیان کنند، به نظر میرسد خیلی خوب است. حالا بطورمثال در آن «سَلامٌ عَلیٰ اِل یاسین»، (۱۱) قرائت وَرش «آل یاسین» است. «سَلامٌ عَلیٰ اِل یاسین»، «سَلامٌ عَلیٰ آلِ یاسین»؛ تنها وَرش اینجا «آل یاسین» خوانده؛ بقیّه همه «اِل یاسین» خوانده اند. بطورمثال تکرارش بد نیست؛ «سَلامٌ عَلیٰ اِل یاسین»، «سَلامٌ عَلیٰ آلِ یاسین».

یک نمونه ی جالب دیگری که خیلی برای من شیرین و جذّاب بود، تلاوت شیخ مصطفیٰ اسماعیل است در سوره ی نمل که وقتی حضرت میفرماید که «اَیُّکُم یَأتینی بِعَرشِها»، (۱۲) اینجا «قالَ عِفریتٌ مِنَ الجِنّ»؛ این [اختلاف قرائت] خودش را نشان میدهد. ضمناً جن تحت فرمان حضرت سلیمان بودند، امّا دلشان با حضرت سلیمان نبوده که «تَبَیَّنَتِ الجِنُّ اَن لَو کانوا یَعلَمونَ الغَیبَ ما لَبِثوا فِی العَذابِ المُهین»(۱۳) ــ که در سوره ی [سبأ است] ــ این نشان دهنده ی اینست که اینها تحت فرمان بودند، اینها مجبور بودند، حضرت تسخیر کرده بود اینها را، امّا دلشان با حضرت نبوده. حالا اینجا [که میفرماید] «قالَ عِفریتٌ مِنَ الجِنِّ اَنَا آتیکَ بِهِ قَبلَ اَن تَقومَ مِن مَقامِک»، (۱۴) شیخ مصطفیٰ اسماعیل چه کار میکند؟ اوّل همین را میخواند: قالَ عِفریتٌ مِنَ الجِنِّ اَنَا آتیکَ بِهِ قَبلَ اَن تَقومَ مِن مَقامِک؛ [بعد] «اَنَا آتیکَ بِه» را با قرائت وَرش [میخواند]؛ یعنی تکرار مطلب به صورت قرائت وَرش؛ چرا؟ برای خاطر این که قرائت وَرش در اینجا آن غرور این عفریت را بیشتر نشان میدهد. ببینید، این [نحوه ی خواندن] خودش را دارد نشان میدهد؛ به همین جهت تکرار میکند. به نظر من مصطفیٰ اسماعیل ــ با آن شناختی که آدم از این قاری بزرگ و برجسته دارد ــ تعمّداً این قرائت را اینجا بلافاصله تکرار میکند؛ یعنی نمیگذارد آیه تمام بشود، بعد شروع کند؛ همان جا پس از «اَنَا آتیک» که قرائت معروف حفص از عاصم است، قرائت وَرش را تکرار میکند به جهت اینکه نشان بدهد دارد از خودش تعریف میکند.

بعد، آن «اَلَّذی عِندَهُ عِلمٌ مِنَ الکِتاب» میزند توی دهن این؛ آن هم میگوید «اَنَا آتیکَ بِهِ قَبلَ اَن یَرتَدَّ اِلَیکَ طَرفُک».(۱۵) اینجا هم [شیخ مصطفیٰ اسماعیل] همین کار را میکند، اینجا هم همین جور [میخواند]؛ یعنی در واقع یک حرکت غرورآمیز غلط «عِفریتٌ مِنَ الجِنّ» را یک بنده ی خالص مؤمن از اصحاب حضرت سلیمان، به او جواب میدهد و در واقع توی دهن او میزند. ببینید، این استفاده ی از اختلاف قرائت به این شکل، کاملاً چیز خوبی است؛ امّا اگر چنانچه بدون این جهات، بدون این دقّتها و توجّهات، اختلاف قرائت انجام بگیرد، حالا در یک حدّ رقیقی، به نظر بنده اشکال ندارد. میدانید چون وَرش ساکن مصر بوده و در واقع میراث مصری ها همین قرائت وَرش است از نافع، لذاست که اهمّیّت میدهند. حتما شنیده اید که آنجا حتّی ترتیلهایی دارند فقط با قرائت وَرش؛ از اوّل تا آخر، فقط قرائت وَرش است. در مصر و برخی از کشورهای شمال آفریقا که غربِ دنیای اسلام میشود، قرائت وَرش از نافع [رایج] است. قرائت حمزه هم به خاطر همزه ی پس از حرف ساکن که یک سَکتی در آن ایجاد میکند، یک زیبایی ای دارد که آن هم در مواردی اشکال ندارد؛ امّا افراط کردن در بیان این قرائتهای مختلف و توسّل به انواع و اقسام حرفهای آنها و به خصوص برخی از این اِماله های عجیب و غریبی که انجام میدهند که واقعاً آدم نمیتواند درست هضم کند که این چرا این جور است، [درست نیست.] گمان هم نمیکنم امروز در دنیای عرب هیچ عربی این جور اِماله ی در بیان داشته باشد؛ حالا شاید آن روزی که بطورمثال جناب حمزه ــ یکی از قرّاء سبعه ــ این جور چیزی را بیان کرده، آن روز [رایج] بوده، امّا گمان نمیکنم امروز در دنیای عرب ــ یعنی من تا حالا نشنیده ام و ندیده ام ــ این جور حرف بزنند یا کسره ها را این جور اِماله کنند. علی ایّ حال، این در مورد این معنا.

یک نکته ی دیگر هم در واقع یک شگرد است دیگر، در واقع در مورد قطع ووصل ها است. یکی از قرّاء محترمی که امروز اینجا تلاوت کردند، خیلی خوب بود از این جهت؛ یعنی تقریبا اغلبِ آقایانی که امروز تلاوت کردند، به خصوص یکی شان، خیلی خوب مواردی را قطع میکردند که مستمع دلش متوجّه آنجا بشود. گاهی اوقات هست که قطعِ مطلب در آیه ی قرآن سبب این میشود که مطلب در ذهن جا بگیرد، گاهی اوقات سبب این میشود که اهمّیّت مطلب و خصوصیّت و نکته ای که در مطلب هست نشان داده بشود؛ گاهی هم این جوری است که البتّه اینها را باید مثال زد تا درست روشن بشود که مقصود چیست که حالا مجال نیست، خیلی هایش را هم من یادم نیست. حالا آنچه بطورمثال در ذهنم هست، باز تلاوت مصطفیٰ اسماعیل است در سوره ی قصص: فَجائَتهُ اِحداهُما تَمشی عَلَی استِحیاءٍ.(۱۶) خب این را ما اگر بخواهیم بخوانیم چه جوری میخوانیم؟ ما همین جوری میخوانیم: فَجائَتهُ اِحداهُما تَمشی عَلَی استِحیاءٍ؛ یکی از آن دو دختر آمد، با حیا حرکت میکرد؛ خیلی خب، این خواندنِ عادّی است. مصطفیٰ اسماعیل این جوری نمیخوانَد؛ او میگوید «فَجائَتهُ اِحداهُما تَمشی»، «عَلَی استِحیاءٍ» را نمیگوید؛ یک فاصله ای میکند، بعد میگوید «عَلَی استِحیاءٍ»؛ چرا؟ به جهت اینکه این حیا کردنِ دختر معنا دارد. خب این همان دختری است که نیم ساعت پیش از این یا یک ساعت پیش از این، پهلوی همین جوان بوده و گوسفندانش را آب داده و رفته؛ حالا چرا خجالت میکشد، [ولی] آن وقت خجالت نمیکشید؟ [چون] اینجا رفته اند پیش پدر صحبت کرده اند و از این جوان تعریف کرده اند، یک گفتگویی داخل خانه شده راجع به این جوان، لذاست که این دختر حالت حیا دارد وقتی که می آید؛ «عَلَی استِحیاءٍ». این را میخواهد مشخّص کند، میخواهد این را برجسته کند؛ لذاست «تَمشی» را میگوید، «عَلَی استِحیاءٍ» را جدا میکند، جدا میگوید. از این قبیل هست؛ اگر چنانچه توجّه به اینها باشد، به نظر بنده خیلی خوب است. یا تکرار برخی از آیات یا تکرار برخی از جملات یا ارتفاع و انخفاض صوت ــ بالا رفتن و پایین آمدن صوت ــ در برخی از جاها، اینها همه شگردهای مهمّی است که کمک میکند به تأثیرگذاری قرآن در دلها.

به هر حال، کار شما کار مهمّی است، کار بزرگی است، کار برجسته ای است، کار فنّی ای است، هنر مرکّبی است. این کاری که شماها میکنید یک هنر است؛ تلاوت قرآن یک هنر بزرگ و مرکّب است؛ یعنی ترکیب است از آهنگ و خصوصیّات گوناگونی که در تلاوت مورد توجّه است به جهت اینکه انسان بتواند اثر بگذارد. فقط توجّه داشته باشید که تلاوت را برای نوع لحن انجام ندهید؛ تلاوت را با هر لحنی که میخوانید، به قصد تأثیرگذاری در طرف مقابل انجام بدهید؛ یعنی نیّت و هدف این باشد، نه مثل برخی از همین خواننده های معروف عرب؛ حالا من از مصطفیٰ اسماعیل تعریف کردم، امّا ایشان هم گاهی اوقات همین جور است؛ یک وقتهایی جوری میخوانَد که آدم احساس میکند گویا میخواهد لحن را و کیفیّت خواندن را به رخ مخاطب بکشد و تحت تأثیر قرار بدهد، لکن در موارد زیادی هم تلاوت او تلاوت تأثیرگذار معنوی است.

امیدواریم ان شاءالله خدای متعال به همه ی شما توفیق بدهد، به همه ی ما توفیق بدهد با قرآن بیشتر مأنوس بشویم، با قرآن بیشتر آشنا بشویم، بتوانیم ان شاءالله وظیفه ی خودمان را در این بخش از مسائل قرآنی عمل نماییم. بخش مهم، عمل به قرآن است که آن یک باب دیگری است و مقوله ی بسیار وسیعی است؛ در بخش در ارتباط با تلاوت و احترام به قرآن، این خصوصیّات را عرض کردیم. امیدواریم ان شاءالله خداوند شماها را موّفق بدارد.

پروردگارا! به حقّ محمّد و آل محمّد ما را با قرآن محشور کن؛ ما را با قرآن زنده بدار؛ با قرآن در قبر و قیامت محشور بفرما؛ بیشترین بهره ی قرآنی را برای ما مقدّر بفرما؛ جامعه ی ما را جامعه ی قرآنی قرار بده؛ کسانی که به ما قرآن تعلیم کردند، کسانی که تجوید یادمان دادند، کسانی که رموز قرآنی را به ما تعلیم کردند، پروردگارا! آنها را مشمول لطف و رحمت و مغفرت خودت قرار بده؛ اساتید قرآنی ما را خداوند ان شاءالله با اولیائش محشور کند.

والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
۱) در ابتدای این دیدار ــ که در اوّلین روز ماه رمضان ۱۴۴۴ برگزار شد ــ برخی از قاریان و گروههای همخوانی به تلاوت آیاتی از قرآن کریم و نغمات قرآنی پرداختند.
۲) آقای مجید یراقبافان (مجری برنامه)
۳) آقای سیّد طه حسینی، از اهالی روستای چارک خور موج
۴) سوره ی بقره، بخشی از آیه ی ۱۲۱
۵) از جمله، سوره ی نساء، آیه ی ۸۲؛ «آیا در [معانی] قرآن نمیاندیشند؟...»
۶) سوره ی اعراف، آیه ی ۲۰۴
۷) در قاهره
۸) نهج البلاغه، خطبه ی ۱۸؛ «قرآن دارای ظاهری زیبا و باطنی ژرف و ناپیدا است.»
۹) سوره ی فصلت، بخشی از آیه ی ۳۳؛ «و کیست خوش گفتارتر از آن کس که به سمت خدا دعوت نماید...؟»
۱۰) سوره ی یوسف، بخشی از آیه ی ۲۳
۱۱) سوره ی صافات، آیه ی ۱۳۰؛ «درود بر پیروان الیاس.»
۱۲) سوره ی نمل، بخشی از آیه ی ۳۸؛ «... کدام یک از شما تخت او را برای من میآورد؟...»
۱۳) سوره ی سبأ، بخشی از آیه ی ۱۴؛ «... برای جنّیان روشن گردید که اگر غیب میدانستند، در آن عذاب خفّت آور [باقی] نمیماندند....»
۱۴) سوره ی نمل، بخشی از آیه ی ۳۹؛ «عفریتی از جن گفت "من آنرا قبل از آنکه از مجلس خود برخیزی برای تو میآورم."...»
۱۵) سوره ی نمل، بخشی از آیه ی ۴۰؛ «کسی که نزد او دانشی از کتاب [الهی] بود، گفت "من آنرا قبل از آنکه چشم خودرا بر هم زنی برایت میآورم."...»
۱۶) سوره ی قصص، بخشی از آیه ی ۲۵؛ «پس یکی از آن دو زن ــ در حالیکه به آزرم گام برمیداشت ــ نزد وی آمد....»



1402/01/04
14:24:43
5.0 / 5
376
تگهای خبر: حكم , مجلس
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۳ بعلاوه ۳
محفل